نام قدیم این روستا سمنگان بوده است٬ حدود آن از شمال به خاک دشمن زیاری٬ از جنوب کوه سیبکی (جاده شیراز قائمیه)٬ از شرق به روستاهای دوسیران٬ چکک٬ و نودان و از غرب به روستای گلگون نورآباد ممسنی.
بروایتی پیش از نادرشاه جمعیت روستا دوازده هزار (۱۲۰۰۰) نفر بوده است. مردم به دلیل مالیات سنگین و ظلم و ستم زیاد زیر بار نمی رفتند و همین امر باعث گردیده پادشاه و مامورانش تصمیم بگیرندکه به طریقی مردم را مطیع امر خود سازند. از روی حیله و نیرنگ قرآن را جلو بزرگان٬ کدخدا و ریش سفیدان محل می گذارند و بدین وسیله به آنها تأمین می دهند تا سلاحهای خود را به زمین بگذارند٬ مردم ساده لوح تسلیم می شوند و سلاحهای خود را جمع آوری و در یک مکان قرار می دهند بدینوسیله عده ای از مردم دستگیر٬ عده ای به قتل می رسند و گروهی فرار می کنند بطوریکه روستا خالی از سکنه می گردد.
پس از این واقعه ای سی قوم٬ سی خانوار به این روستا مهاجرت می کنند.
در حال حاضر روستای سمغان از این قبیله ها (طوایف) تشکیل گردیده است.
۱-قبیله شیخها (شهرت پور قیومی) از نیشاپور٬ فامیل شفاهی و بازیار از سر تاوه بویراحمد٬ فامیل رضائی و آقائی از قلعه سفید جاوید٬ فامیل طهماسبی از فراشبند٬ فامیل امیدوار از دشمن زیاری٬ فامیل جاوید از جاوید بکش٬ فامیل مختاری و قاسمی از نورآباد ممسنی٬ فامیل نوذری و جوکار از خرامه مرودشت به این روستا مهاجرت کرده اند. احتمالا طایفه های نادری٬ کریمی٬ و سیاه شیر٬ بومی محل بودند.
شغل مردم دامداری٬ باغداری (انجیر و رز) و کشاورزی می باشد. این روستا دارای آثار تاریخی و قدیمی شامل آسیاب آبی٬ کارخانه رنگریزی٬ کارگاهای کوزه گری٬ باروت کوبی٬ می باشد.روستا دارای چشمه های متعدد با نامهای چشمه آب حسر٬ چشمه آب سیاه شیر٬ چشمه آب دره بیگ٬ چشمه آب نظرگاه٬ این چشمه ها اطراف روستا قرار گرفته اند.چشمه هائیکه در باغستان در ارتفاع نسبت به روستا و با فاصله چندکیلومتری واقع گردیده اند عبارتند از چشمه آب نَرَک٬ چشمه مالچه٬ چشمه آب مورَک٬ چشمه آب چَک سنه و چشمه تنگ عراق.
کوههای روستا که حکایت از قدمت و اهمیت آن می کند عبارتند از: کوه قلعه٬ کوه تالو یا سیم بند٬ کوه شاه نشین٬ کوه سَرَک٬ کوه عالی٬ کوه گشنیز.
مردم این روستا برای دفاع از خود در برابر دشمن از تفنگهای فیتیله ای و توپ بَنی استفاده می کردند.
سرکوبی اهالی سمغان توسط نادرشاه:فارسنامه ناصری از تأدیب اهالی سمغان بوسیله نادرشاه افشار خبر می دهد. نادرشاه در ماه شعبان سال هزارو صد و چهل و دو به قصد تسخیر بلاد عراق از شیراز نهضت فرموده و قبل از ورود به کازرون جماعتی را معین نموده چون قضای ناگهانی وارد قریه سمغان که مردانش برای اتحاد مذهبی با افغانها پیوسته در خراجی و کشتن اهل شیراز اغماض نکرده بودند شدند و به تلافی خونهای نا حق به مکافات رسیدند.
به نقل از افراد کهنسال تا چند دهه قبل اهل تسنن در سمغان زیاد بودند تا اینکه تحت فشار یکی از کدخدایان شیعه مذهب بنام شیخ حاجی به تغییر مذهب از سنی به شیعه در آمدند.
معتمدین و ریش سفیدان روستای سمغان که برای مردم قابل احترام بوده و از آنها به نیکی یاد می شود عبارتند از:
حاج بهمن مختاری - رییس عوض نادری - حاج مذکور پورقیومی - حاج مرادپورقیومی
کیامرث رضایی - حاج کاووس پور قیومی- حاج شکرالله قاسمی - شیرزاد طاهری-محمدکریم کریمی.
اسم سمغان هیچوقت سمنگان نبوده
سمغان بر اساس سه مغ زرتشتی که قبلا ساکن اینجا بودند گذاشته شده